معلم فرانکو روکافورته و شاگردش نستی در دفترش کثیف می شوند. او مشتاقانه قبل از اینکه او کنترل را به دست بگیرد، به او یک دم دستی شلخته می دهد و بیدمشک تنگش را لعنت می کند. ناله های آنها از طریق راهرو شنیده می شود که برای سایر دانش آموزان قابل مشاهده است.